پـــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر
تقدیم به روح بزرگ پدرم که چون البرزی استوار و فروغی جاودان همواره نشاط زندگی و امید به اینده را در من زنده نگه داشت..... همه ی ما یک عادتی که داریم این است که وقتی به هم میرسیم بعد از سلام اولین سوالی که میپرسیم "چه خبر" است. و درجواب یا سلامتی میشنویم یا گرفتاری پاسخ دوم چه بسا حقیقت تلخ زندگی روزمره خیلی از ماست. صبح که بیدار میشویم تا شب که میخوابیم دایم در حال حال رفع همان گرفتاریمان هستیم. چیزهایی که اسمش را میگذاریم ملزومات زندگی! گاهی هم برای فرار از این گرفتاری ها میرویم سراغ خلوت کردن سراغ رها شدن از مشغله و دغدغه و حرص و جوش. میرویم تا در خلوتمان حالی کنیم وسرحال شویم وباز میرویم سراغ همان گرفتاری ها. خلوت هایی که خیلی کم پیش می اید در ان گناه نباشد. و بعد از مدتی هم میفهمیم که ای دل غافل! عمر هم گذشت! حالا اگر به شما بگویند در لابلای همه ی گرفتاری ها فرصت هایی هم هست که رها شوی و خلوتی خدایی داشته باشی. فرصتی که تورو سبک بار میکند از همان سبکبارهایی که فرموده اند: " سبک بار شوید تا- به خدا –ملحق شوید" بیایید فکر کنیم به ثانیه هایی که برای سپری شدن از هم سبقت میگیرند،به نوجوانی که دارد به جوانی تبدیل میشود،به جوانی که به میانسالی وشاید هم میانسالی که رو به پیری است. "فرصت ها مانند ابر میگذرند،پس فرصت های نیکو را از دست ندهید" برای شادی روح باباهای دنیا که دیگه هیچوقت پیش ما نیستن یک دسته گل به زیبایی سوره "حمد" بفرستیم.
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:ooww mamnoonam
حالم عوض شد
ببین خدا پدرت را بیامرزه
پاسخ:sepasgozaram
خوبی از خودتونه اولین مطلبتو راستش خوندم فک کنم دوباره عاشق بابام شدم
پاسخ:in khyli khoobe
پاسخ:in khyli khoobe
Power By:
LoxBlog.Com |