پـــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر
یا رب
سلام
باز اخرای شهریور اومدو با خودش بوی پاییزو مدرسه و درس و نمره و تنبلی و.....اورد.
اول تبریک عرض میکنم به همه ی دانشجویان دانش اموزان و...برای اغاز سال تحصیلی جدید....
من همیشه ارزو میکردم که سریع این دوران مدرسه بگذره به امید اینکه این درس خوندنا تموم بشه ولی غافل از این که دانشگاه تازه شروع همه ی این استرس هاست.
راستشو بخواین دلم برای اون روزا تنگ شده! شایدم واسه پدر...
روزهایی که صبح زود از خواب بیدار میشدم صبحونه رو با پدر میخوردیم و با اون ماشین که اون روزا به نظرم خیلی بزرگ و با ابوهت بود () به مدرسه میرفتیم...
وارد مدرسه میشدم چون دیر اومدم اسممو مینوشتن و منم یه اسم دیگه میگفتمو به صدای ماشین پدر گوش میکردم که دیگه دور شده بود...و هر لحظه کم رنگو کم رنگتر میشد.
و اون روز تکراری و پر استرس شروع میشد
چه زود گذشت....
همین دیروز بود که با پدر برای ثبت نام دانشگاه رفتیم.....
قدر لحظه هاتونو بدونین..
موفق باشین
سارا.د 28شهویورسال 91
نظرات شما عزیزان:
گاهی دلم میخواد, وقتی بغض میکنم,
خدا از آسمان به زمین بیاد, اشک هامو پاک کنه, دستم را بگیره و
بگه: اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!!
بــیـــا بــــــریــــــــم
.gif)
.gif)
.gif)
mersi az hozore zibat
cheshmam pore ashk shod
الکی زیر بغلم هندونه نذار خیلی هم خوب نیستم!
وبلاگت عالیه(چاخان نمیکنم!)
موفق باشی دوست عزیز!
خوشحال شدم عزیزم،فعلا بای!
Power By:
LoxBlog.Com |